۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

این روزها همه عادت کرده ایم

این روزها همه عادت کرده ایم به خالی بودن
سفره خالی،جیب خالی،ذهن خالی
عادت کرده ایم که اگر کسی جور دیگر اندیشید ان را روز دگر میهمان زندان ببینیم
عادت کرده ایم به قبرستان،به ماتم،به دفن هر روزه آرزوهایمان،به خسته نشدن از دروغهای مکرر،به بی اعتباری
این روزها همه ما عادت کرده ایم.

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

جعبه جادو

روزي روزگاري نه چندان دور همه سي و اندي سال پيش همه آرزويمان اين بود که اگر روزانه فقط اندکي از برنامه هاي جعبه جادو در اختيارمان باشد آنچنان کنيم که طومار استعمار و استثمار و استحمار را همگي در هم پيچيم و بازار شيطان را کساد کنيم .روزگار چرخيد و نه تنها روزانه اندکي از تامين برنامه هاي جعبه جادو ، بلکه تمامي آنها آن هم بصورت انحصاري در اختيار ما قرار گرفت. اوايل خواستيم آن کنيم که در فکر داشتيم اما اندکي بعد به يمن مشاور اعظم به انچه بايد انجام دهيم پي برديم مشاور اعظم ما مي گفت : دروغ را آنقدر تکرار کن تا خود نيز آن را باور کني.مردمانت را مايوس و اندوهگين کن تا بر آنها به راحتي حکمراني کني وبهترين سلاح براي مقابله با دشمنانت لجن پراکني شخصيت آنهاست. و چه خوب ما انها را انجام داديم چنان کرديم که شيطان و استعمار و استحمار همگي انگشت بر دهان ما را به تماشا نشستند.آري ما اين رمز حکمراني ماست.

۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

این چنین می گذرد روز و روزگار من!

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم !
دین را دوست دارم
ولی از کشیشها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبانها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زنها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من!
حسین پناهی